یکی از دوستان، از من دربارۀ کتاب «حیدر» نوشتۀ خانم آزاده اسکندری نظر خواست.
پاسخ دادم:
این کتاب، یک کتاب «تاریخی» نیست؛ بلکه یک «داستان تاریخی» است؛ شبیه آثار نویسندگانی چون: سید مهدی شجاعی، کمال السید، عبدالفتاح عبدالمقصود و...
موضوع کتاب، روایت داستانی از زندگی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (صلوات الله علیهما) است.
چنین کتابهایی به عنوان «داستان» خیلی خوب و خواندنی اند. خواندنشان مفیدتر از رمانهای تماماً تخیلی است؛ ولی حواسمان باشد که آنها را با متن تاریخی اشتباه نگیریم.
نویسنده ای که می خواهد داستان تاریخی بنویسد، خواهی نخواهی، خلأهای تاریخی بسیاری را با استفاده از تخیلات خود پر می کند و همین باعث می شود که خواننده نتواند تشخیص دهد کدام بخش یا عبارت، عین تاریخ است و کدام عبارت زاییدۀ ذهن خلاق نویسنده.
عین این مسئله، در بارۀ فیلم نامه و نمایش نامه هم مطرح است. فیلم های تاریخی را نیز باید به دیدۀ تفنن نگریست و یک فیلم تاریخی را ــ هر قدر هم که ادعا کند روایتگر دقیق تاریخ است ــ نباید به دیدۀ یک متن تاریخی نگریست.
برای پرهیز از همین مشکل است که آقای محمدیان در کتاب «علی از زبان علی» تعابیری را که عیناً از زیان خود امام (علیه السلام) نقل شده است را با رنگ و فونتی متمایز آورده تا بین تعابیر مستند و عبارات تحلیلی و افزوده های نویسنده بتوان تفکیک قائل شد. البته این کار در «داستان» و «رمان» نه مطلوب است و نه ممکن
- ۰۰/۰۲/۲۰